بارمان بارمان، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 9 روز سن داره

برای کودکم

مادرجون

روزای سخت هم تموم می شن مطمئن هستم هر روز خونه ام تو رختخواب البته خونه مادرجون اخه جونی ندارم اینجا استراحت می کنم و خیالم بابت بابایی راحته که وقتی از مغازه میاد غذا و چای اماده است مادر جون ازش پذیرایی می کنه امیدوارم حالم زودتر خوب شه بریم خونه خودمون بریم بیرون برات خرید کنیم دلم ضعف میره واسه بغل گرفتنت عشق مامان . عزیزم برا مادر جون دعا کن و از خدا بخواه درداشو کم کنه مادر جون خیلی مریضه و من هر روز شرمنده تر میشم که اینهمه مزاحمت دارم براش البته اون می گه دوس داره و عاشق اینه که کنارش باشم تا دنیا اومدن تو اون خیلی خوشحاله خاله جونیا هم همینطور اما مادرجون به سختی راه میره و کار می کنه اما شکایتی نمیکنه گلم یادت باشه همیشه بهش ...
9 شهريور 1393

امتحانات

عزیز من امتحانات خرداد رو دارم سپری می کنم خیلی اسون نیست از یه طرف استرس سلامت تو از یه طرف ضعف و بی حالی و از طرفی تهوع اما من همه تلاشمو می کنم . 2 روزه اومدم خونه خان عمو ، زن عمو کلی ازمون پذیرایی کرد و من مدام دراز کشیدم تو این دوروز فقط معده درد داشتم 2 تا دیگه از امتحانات مونده گفتن شاید ترم تابستون ندن اگر ندن باید پاییز ترم بردارم فک کنم خیلی سخت بشه اخه امتحانات دی ماه میشه و موقع به دنیا اومدنت می خوام تا به دنیا اومدنت درسم تموم شه تا کاملا در اختیار تو باشم دعا کن ترم تابستون بدن و تموم شه 25/3/92
9 شهريور 1393

سونو قلب

عزیز دلم بالاخره روز موعود رسید و من از بودنت اطمینان پیدا کردم میدونستم تو ترکم نمی کنی الهی قربونت بشم نمی دونی وقتی تو سونو دیدمت چه حس شیرینی بود . تو تو وجودمی و من خوشبخت ترین فرد روی زمینم هنوز صدای قلبتو نشنیدم اما دکتر قلبتو نشونم داد طپش قلبتو دیدن و دکتر بهم اطمینان داد که قلبت طپش منظم داره و تو زنده و فعالی و من حس غرور کردم ایشالا قلبت 120 سال تو سینه ات بطپه . 7/3/93
9 شهريور 1393

نگرانی

خدایا دلم داره می ترکه نمی فهمم چرا بعضی از این دکترا فقط می خوان ادمو ازار بدن گلم دکترم هنوز از مسافرت نیومده برا همین جواب سونو بردم بهداشت نزدیک خونه تا توصیه های ایمنی و بگیرم اما همچین حالمو گرفتن که نزدیک بود پس بیفتم ماما بدون توجه به حالم گفت تا 8 هفتگی قلبشو ندیدی نمیشه گفت بارداری از کجا معلوم پوچ نباشه و خارج رحمی نباشه انگار دنیا رو سرم خراب شد چقدر عمر شادی من کوتاه بود باورم نمیشه چقدر اشک ریختم خدایا تو صدای منو بشنو کنجدمو حفظ کن به خودت سپردمش حالا من چطور تا 7 خرداد تحمل کنم من می دونم تو هستی می دونم برام می مونی فقط این دکترا ماماها ..... تو برگه سونو نوشته ساک بارداری داخل رحمی پس اینا چی می گن ؟؟؟؟؟؟ خدای...
9 شهريور 1393

اولین سونو گرافی

عزیزم وقتی جواب مثبت ازمایش و گرفتم چون دکتر خودم مسافرت بود رفتم پیش خانم  ماما که برام سونو نوشت منم با مادر جون رفتم سونوگرافی دکتر اعلائی و سونو انجام دادم خدایا دل تو دلم نبود اقای دکتر خیلی تبریک گفت و من تو پوست خودم نمی گنجیدم وقتی تو اتاق انتظار منتظر بودم جواب سونو برام تایپ کنن زدم زیر گریه هق هق گریه هام کل سالن و پر کرده بود خدایا شکرت باورم نیشه من دارم مادر میشم  .... بیچاره مادر جون ترسید اما خیلی زود فهمید این اشک شوق این بغض شادیه خدایا کنجدمو به خودت می سپرم حالا که منو لایق دونستی و تو دلم گذاشتیش از همه بلاها دورش کن و اونو صحیح و سالم بده بغلم آمین 16/2/93
9 شهريور 1393

انتظار

عزیز دلم سلام امیدوارم که خوب باشی گلم خیلی وقته که می خوام برات بنویسم اما حالم خوب نیست این روزا خیلی بی حال و خسته و بی رمق هستم . تو ، تو دلم داری رشد می کنی و من هنوز از سلامت تو با خبر نیستم باید 6 روز دیگه صبر کنم تا برم سونو که دکتر وجودتو تائید کنه و طپش قلب نازنینت تو ببینه نمی دونم منم می تونم بشنوم یا مه ؟؟!! قربونت برم خیلی انتظار کشیدم تا خدا تورو تو دلم گذاشت و حالا باید صبر کنم و منتظر باشم تا بیای بغلم فقط می خوام سالم باشی گل مادر . کنارم باش حالا که اومدی محکم باش ترکم نکن هنوز نمی دونم تو دخت شاه پریونی یا پسر کاکل زری شاهزاده رویاها ؟! هرچی هستی باش دخترک شیرین زبون ، پسرک قهرمان . فقط باش الان فقط سلامتی تو مهمه . هم...
9 شهريور 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به برای کودکم می باشد